پوپو (Popo)

پوپو (Popo)

هیچ‌چیز درباره‌ی پوپو منظم نیست. نه رنگش، نه حرکت‌هاش، نه حتی فکرهاش.
اما در عوض، هر جا باشه، یه چیزی تغییر می‌کنه.
یه‌هو صدای خنده بلند می‌شه. یه‌هو بقیه از وسط گریه، شروع می‌کنن به قهقهه.
و هیچ‌کس نمی‌فهمه چی شد—جز این‌که پوپو اون‌جا بوده.

پوپو همیشه می‌پره.
از این شاخه به اون شاخه، از این فکر به اون فکر، از این دوست به اون دوست.
اما نه از بی‌ثباتی، بلکه چون دنیا براش یه دنیای بازی بی‌پایانه‌ست.
مثل کودکی که هیچ‌وقت یادش نرفته چطور از دل برکه‌ی گل‌آلود هم گنج پیدا کنه.

🌈 کجای Flexi World زندگی می‌کرد؟

پوپو کنار برکه‌ای به دنیا اومد که آبش آینه نبود؛ موج داشت. اون‌جا هیچ‌چیز ساکن نبود. برگ‌ها می‌افتادن، می‌چرخیدن، می‌افتادن، و باز دوباره برمی‌گشتن بالا.

پوپو هم مثل اون برگ‌ها بود. از هر لحظه‌ای یه حرکت می‌ساخت، از هر صدا یه شوخی، از هر سکوت یه آوای خنده‌دار.
هیچ‌وقت همون‌جایی نمی‌موند که شروع کرده بود.

🌟 قدرت پوپو

پوپو می‌تونه حال و هوای محیط رو با شادی و انرژی مثبت پر کنه—نه با جادو، با بودن خودش.

وقتی گروه Flexi خسته‌ست، یا توی یه موقعیت استرسی گم شده، پوپو اولین کسیه که ناگهان پشت یه سنگ بالا می‌پره، یه ادای بامزه درمیاره و باعث می‌شه همه منفجر شن از خنده.

نه واسه توجه.
نه واسه اینکه بگه “منم هستم”.
فقط واسه اینکه بقیه دوباره یادشون بیاد:

«هنوز می‌تونن بخندن.»

🐸 رابطه‌ی پوپو با گروه

پوپو شاید زیادی پرسر و صدا باشه. شاید حواس‌پرت‌کن باشه.
ولی اگه یه روز نباشه، گروه کمبودشو حس می‌کنه.

اون همیشه وسط نقشه‌ها خرابکاری می‌کنه… اما همون خرابکاری‌ها باعث می‌شه راه‌هایی باز بشن که بقیه اصلاً نمی‌دیدن.

کرابی یه بار گفت:

«پوپو یه اشکال تو سیستم‌ه… ولی از همون مدلیه که سیستم رو نجات می‌ده.»